اكثر مسئولان خصوصا مسئولان بهداشت و درمان كشورمان بر این عقیدهاند كه هزینههای بالای درمانی باعث شده تا سالانه 7.4 درصد از افرادی كه نیازمند خدمات حوزه درمان و سلامت هستند به زیر خط فقربروند، خط فقری كه معلوم نیست رقم واقعی آن چقدر است! كم كاری بیمهها نیز موضوعی است كه سالهاست عنوان میشود اما هیچ عزم جدیای برای مقابله با این كمكاریها وجود ندارد.
هفته گذشته بود كه مرضیه وحید دستجردی با اعلام آمار سقوط 7 درصدی مردم به زیر خط فقر بهدلیل هزینههای درمانی، آب پاكی را بر روی دست همه افرادی ریخت كه در خانواده خود بیمار، خصوصا بیمار صعب العلاج دارند و در به در به دنبال تهیه دارو و درمان وی هستند. كم كاری بیمهها در زمینه بهداشت و درمان نیز موضوعی است كه سالهاست عنوان میشود اما هیچ عزم جدی برای مقابله این كمكاریها وجود ندارد. وزیر بهداشت نیز به عنوان متولی درمان در جامعه از این موضوع گلایه مند است و با اعلام این خبر كه 16.8 درصد مردم تحت پوشش هیچ بیمهای نیستند، میگوید: «سهم بیمهها از پرداخت هزینههای درمان مردم كاهش یافته و از بالای 20 درصد به 18 درصد رسیده، در عین حال پرداختی شهروندان برای هزینههای درمانی حدود 54 درصد، سهم منابع دولتی 20 درصد، بیمههای خصوصی 7 و بیمههای پایه و دولتی حدود 18 درصد است.»
به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ اما بیشترین مشكل درخصوص درمان بیماران صعب العلاج وجود دارد. اكثر هزینههایی كه درخصوص درمان صورت میگیرد، مربوط به بیماریهای صعب العلاج بوده كه هم مدت درمان طولانی دارند و هم هزینههای دارو و درمان آنها سنگین است. دكتر اسماعیل اكبری، رئیس مركز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی با اشاره به این نكته كه سرطان سینه و معده در كشور ما آمار بالایی از مبتلایان به سرطان را به خود اختصاص داده، به تهران امروز میگوید: «حدود 20درصد از بیماران مبتلا به سرطان سینه نیاز به داروهای گرانقیمت شیمیایی دارند كه برای تكمیل دوره درمانی آن باید 70 میلیون تومان هزینه كنند. اما این داروها 3 تا 7 ماه عود بیماری را عقب میاندازد و به بهبودی كامل بیماران منجر نمیشود اما متاسفانه این موضوع به بیماران توضیح داده نمیشودو بیمار مجبور به پرداخت این هزینه گزاف برای درمان میشود.»
وی با اشاره به این نكته كه هر سال به طور متوسط 85 هزار مورد جدید سرطان در كشور ثبت میشود، ادامه میدهد: «میانگین ابتلای مردان به سرطان دركشور 62 سال و در زنان 10 سال زودتر و حدود 40 تا 50 سال است.»آمار مرگ و میر مبتلایان به سرطان مورد دیگری است كه دكتر اكبری به آن اشاره كرده و میگوید: «71 درصد مبتلایان به سرطان سینه در كشور ما 5 سال امید به زندگی دارند كه در برخی موارد این مدت به 8 سال نیز میرسد، اما چون سرطان معده دیر تشخیص داده میشود جزو سرطانهای كشنده در دنیا و كشور ما محسوب میشود و فقط 12.8 دهم درصد مبتلایان كه بیشتر آنها را آقایان تشكیل میدهد برای مدت 5 سال زنده میمانند و مابقی قبل از 5 سال فوت میكنند.» وی با اشاره به این نكته كه در حال حاضر عدالت دربهره مندی از درمان برای مبتلایان به سرطان سینه دركشور رعایت نمیشود، میگوید: «در برخی از موارد بسیاری از بیمارانی كه نیاز به دارو و درمان خاصی دارند از این درمان بیبهره میمانند چرا كه مراكز جامع كنترل و درمان سرطان سینه در كشور وجود ندارد و نمیتوان از اهمیت مشاورههای روان شناسی برای مبتلایان به این بیماری و دیگر انواع سرطان غافل ماند.»
كمبود اعتبار مهمترین چالش بهداشت ودرمان
شهاب الدین صدر،رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران نیز با اشاره به هزینههای بالای درمان در كشور میگوید:« در حال حاضر یكی از چالشهای جدی نظام سلامت كمبود اعتبار است و عمدهترین نگرانی ما، تحمیل هزینه های اضافی و سقوط بیماران و خانواده های آنان به زیر خط فقر پس از یک دوره درمان است.» وی تاكید میكند: «اگر موضوع سلامت در جایگاه واقعی و اولویت اول تا پنجم کشور قرار گیرد و سرانه سلامت رشد کافی و مناسبی داشته باشد بسیاری از مشکلات این حوزه و فشارهای مالی ناشی از درمان بیماریها از روی دوش مردم برداشته خواهد شد.»
تقویت صندوقهای بیمهای و حمایتی،واقعی كردن تعرفهها و بهبود ساختار سلامت ملی از موارد دیگری است كه صدر به آنها اشاره كرده و میگوید: «عمدهترین نگرانی ما، تحمیل هزینه های اضافی و سقوط بیماران و خانواده های آنان به زیر خط فقر پس از یک دوره درمان است که حل این چالش بیش از هر چیز به مسئولان و قانونگذارانینیاز دارد که مسائل و مشکلات اصلی و واقعی حوزه سلامت را بدانند و در جهت حل آنها قدم بردارند.» دكتر واعظ مهدوی، فوقتخصص فیزیولوژی از دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی نیز با اشاره به این نكته كه بعد از اجرای قانون هدفمندی یارانهها 2هزار و 300 میلیون تومان بار مالی به سیستم درمانی كشور تحمیل شده است،می گوید: «برای تامین این هزینهها هیچ محلی پیشبینی نشده و ناگزیر باید برای تامین آنها دست به دامن تعرفهها شد و آن را افزایش داد و در صورتی كه قیمت و تعرفهها در بیمارستانهای دولتی و خصوصی افزایش پیدا كند این عمل منجر به افزایش پرداخت هزینهها از جیب مردم میشود.»
وی با اشاره به این نكته كه این هزینهها قطعا اقشار ضعیف جامعه را به زیر خط فقر میبرد، تاكید میكند: «دكتر لنكرانی وزیر سابق بهداشت و درمان طی پژوهشی برآورد كرده بود كه حدود یك تا دو درصد از جمعیت شهری در اثر هزینههای كمرشكن درمان به زیر خط فقر میروند؛ این پژوهش برای قبل از اجرایی شدن هدفمند كردن یارانهها بود اما مطالعات بعدی نشان داد كه این رقم افزایش پیدا كرده و به 3 تا 4 درصد رسیده است.»
واعظ مهدوی در خصوص هزینههای كمرشكن درمان در ابتدای برنامه چهارم توسعه میگوید: «جمعیت دچار هزینههای كمرشكن درمان در ابتدای برنامههای چهارم حدود 3/2 درصد برآورد شده بود كه این افراد كسانی هستند كه بیش از 40 درصد از هزینههای كلی زندگیخود را خرج هزینههای درمانی میكنند. براین اساس درقانون برنامه چهارم هدفگذاری شده بود كه این میزان به «یك درصد» كاهش پیدا كند اما در طول سالهای برنامه چهارم این هدف نهتنها محقق نشد بلكه افزایشهایی نیز پیدا كرد و براساس محاسبات ما به 9 تا 13 درصد رسیده است.» وی با تاكید بر این نكته كه تاكنون هیچ برآورد ملی معتبری در این زمینه از سوی دولت اعلام نشده است میگوید: «با توجه به افزایش قیمت هزینههای بهداشتی درمانی و بار مالی این قانون كه به سیستم بهداشت و درمان كشور تحمیل شده است و از جیب مردم پرداخت میشود، میتوان تصور كرد كه جمعیت
دچار این هزینهها بالاتر برود و بسیاری از گروههای دیگر جامعه شهرنشین كشور بر اثر این هزینهها به زیر خط فقر بروند یا بسیاری از اشخاص به دلیل عدم توانایی پرداخت این هزینهها به بیمارستان مراجعه نكنند.»
نظر شما